سواره نظام مهرداد نخست ، خسته از جنگهاي طولاني وارد شهر هيرکاني (گرگان) شد .
آنها در شرق نيروهاي متجاوز بدوي و در غرب دمتريوس را شکست سختي داده بودند .
مهرداد پادشاه اشکاني با لباسي ساده در شهر مي چرخيد و به گفتگوهاي مردم گوش مي داد نيم روزي که گذشت به گوشه ديواري تکيه داد تا خستگي از تن بدر کند از پنجره کوچک بالاي سرش سخنان دختراني را مي شنيد حرف هاي آنها با صداي فرش بافيشان به هم آميخته بود .
يکي از آنها مي گفت مهرداد اگر سخت است فرزندي دارد دلنرم . مهرداد با شمشير پيمان بسته پس فرزند نرم خوي او با خرد و هوش دوستي کند .
دختر ديگر گفت : آنکه پايه دستگاه دودمان را مي ريزد نمي تواند نرم خو باشد او بايد همانند پي ساختمان سخت و آهنين باشد پس جبر بر سختي اوست .
و دختر کوچکتري که صدايش بسيار ضعيف مي نمود ادامه داد : آنکه بر اين زمين سخت ساختمان مي سازد و خود نمايي مي کند از جنس زيبايي است و زمين سخت را به آسمان مي برد .
مهرداد تکاني خورد با خود گفت چطور چنين دختران دانايي در اين مرز و بوم زندگي مي کنند و او خود نمي داند .
آن شب تا به پگاه خورشيد مهرداد اشکاني ، نخستن پادشاه دودمان اشکانيان در تمام مدت به حرفهاي آنها انديشيد .
در وجود خود سختي و قدرت پي ساختمان دودمان را مي ديد و در وجود فرهاد دوم (فرزندش) دانايي و هوش بناي ساختمان را .
آن سه دختر به ريشه ها پرداخته بودند و مهرداد از اين بابت در شگفت بود . به گفته ارد بزرگ انديشمند برجسته ايراني : پرداختن به ريشه ها ، کار ريش سفيدان و اهل دانش است . فرداي آن روز پادشاه ايران با تني چند از نزديکان به خانه ايي که روز پيش ندا از آن شنيده بود رفت و با شگفتي ديد آن خانه متروکه است از همسايگان پرسيدند و آنها گفتند سال ها پيش در اين خانه مرد و زني بودند با سه دختر که فرش مي بافتند هر سه دانا و از شاگردان ورتا ( حکيم و دانشمند زن ابتداي دودمان اشکانيان ) . بدست مزدوران آندراگوراس يوناني به خاطر آنکه مدام از بازگشت ايران و نجات از دست خارجيان يوناني سخن مي گفتند هر پنج نفر آنها را زنده زنده در کف همان خانه در گودالي کشتند .
مهرداد با شنيدن اين سخنان ، بر آبادي آن خانه همت گمارد و آن خانه را مدرسه نمود در حالي که موبدان زرتشي اصرار بر آن داشتند که آن خانه آتشکده گردد و مهرداد نپذيرفت و گفت جاي آتشکده در کوهستان است نه ميان مردم .
از آن زمان بزرگترين دانشمندان را براي تربيت و افزودن دانش فرهاد دوم بکار گرفت .
براي همين فرهاد دوم در بسياري از نبردها قبل از جنگ پيروز شده بود چون با دانش پشت سر دشمن خويش را خالي و سپس با تکاني آن را فرو مي ريخت .
فرهاد دوم براي ايجاد جنگ خانگي در سوريه ( قسمت باقي مانده سلوکيان متجاوز )دمتريوس را که توسط پدرش مهرداد اسير شده و در زندان بود را رها کرد تا ميان دو برادر نبردي درگيرد. گفتني است که ظلم و ستم سلوکيان بر مردمان تحت انقيادشان موجب شد که مردم تحت ستم سلوکيان به فرهاد گرويدند. آنتيخوس براي گرفتن انتقام شکستها و اسارت خود با سپاهي گران به ايران آمد، ولي فرهاد به او فرصت نداد ناگهان بر او تاخت و در هنگام جنگ پادشاه سلوکي کشته شد. از اين پس سلوکيان يونان ديگر به خود اجازه تجاوز به حريم ايران را ندادند. انحطاط کامل دولت سلوکي از همين زمان آغاز گرديد.
نظرات شما عزیزان:
آدم زمینی 
ساعت17:57---6 خرداد 1390
سلام سجاد عزیز
از وبتون و بخصوص این مطلب خیلی خوشم اومد . ممنون.
اگه دوست داشتی به من هم سری بزن
پاسخ: سلام دوست من نظر لطفته
فكر كنم آدرس وبت اشتباهيه
آخه هرچي ميزنم ميگه آدرس اشتباهه
واسه همين نتونستم بيام تو وبت
آدرستو دوباره بزار تا منم از وبت لذت ببرم
ممنون
برچسبها: